پایگاه بسیج خرمشهر قوچان موضوعات فرهنگی-مذهبی-اعتقادی یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 19:35 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) كه مقامشان از تمامی امامان بالاتر است؛ عدّه زیادی آن وجود مبارك را میدیدند، امّا خدای سبحان درباره آنها فرمود: «... وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْكَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُون »(1)؛ آنها را میبینی كه به تو مینگرند؛ ولی تو را نمیبینند. آنان اهل نظر هستند، اما اهل بصیرت نیستند. هنر این است كه به گونهای باشیم كه وجود مبارك امام زمان (علیهالسلام) ما را ببینند. اگر ما در مسیر صحیح حركت كنیم لایق نگاه حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشّریف) خواهیم گشت. راه های قرار گرفتن در مسیر صحیحِ حرکت، به قرار زیر است: همدلی با یکدیگر در نامهاى از ناحیه مقدّس امام زمان عجل الله تعالی فرجه براى شیخ مفید فرستاده شده؛ حضرت، نبود صفا و یکدلى در بین شیعیان را سبب غیبت خود مى شمرند. وَلَوْ أَنَّ أشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا ... (2) اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمىافتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مىگشت، دیدارى بر مبناى شناختى راستین و صداقتى از آنان نسبت به ما ... .
تلاش در ترک گناهاندر ادامه همان نامه، آقایمان بیان فرمودند که علّت مخفى شدن ما از آنان چیزى نیست جز آنچه از کردار آنان به ما مىرسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنان نداریم: فَما یحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما یتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُۆْثِرُهُ مِنْهُمْ. هر زمان دیدیم که رابطه ما با آن بزرگوار کمرنگ شده؛ بدانیم که خداوند از ما راضی نیست. زیرا از امام محمد باقر علیه السلام، نقل شده است: اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه، نحانا عن جوارهم (3) هنگامی که خداوند از آفریدگانش خشمگین شود، ما (اهل بیت) را از مجاورت با آنها دور می سازد. عدم رضایت خداوند از ما، دلیلی جز گناهان ما ندارد. پس بیاییم با ترک گناهانمان زمینه ظهور حضرت را فراهم سازیم. امام صادق علیه السلام، در فضیلت انتظار فرج مهدى (عج الله تعالی فرجه الشّریف) فرمودند: «هر كس از شما بمیرد، در حالى كه انتظار ظهور حاكمیت دین خدا را داشته باشد، همچون كسى است كه در خدمت قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) باشد در خیمه او ...؛ بلكه همچون كسى است كه در ركاب قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) بجنگد، نه به خدا، مانند كسى است كه در ركاب پیامبر (صلى الله علیه و آله) شهید شده باشد
تلاش در رشد عقلانی و اخلاقیدر روایتی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) آمده است: یخرج قوم من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه (4): «قومی از مشرق زمین، خروج میکنند که زمینهساز سلطنت و حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود». این آماده سازی میتواند در زمینه فرهنگ و عقلانیت مردم باشد، که در صورت بالا رفتن سطح آن، زمینه برای ظهور حضرت، فراهم خواهد شد. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: اذا قام قائمنا وضع یده علی رۆوس العباد فجمع به عقولهم و اكمل به اخلاقهم (5) « چون قائم ما، قیام کند؛ دستش را بر سر بندگان میگذارد و عقول آنها را متمرکز ساخته و اخلاق را به کمال میرساند». از این حدیث استفاده میشود که کار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تکمیل نقص عقول و اخلاق مردم است تا از معارف الهی بهره مند شوند. در نتیجه این مردم هستند که با تلاش خود و بالا بردن سطح علم، اخلاق و فرهنگ جامعه میتوانند زمینهساز ظهور کلی حضرت شوند تا به واسطه آن به کمال عقلانی نهایی برسند. دعا همراه با گریه و زاریدر روایتی از امام ششم (علیه السلام) در مورد تعجیل در ظهور حضرت چنین آمده است: شما هم اگر مثل بنى اسرائیل در درگاه خداوند به گریه و زارى بپردازید، خداوند فرج ما (اهل بیت (علیهم السلام)) را نزدیك خواهد كرد؛ اما اگر چنین نباشید، این سختى تا پایان مدتش، طول خواهد کشید.(6) دعا و آرزوی ظهور نباید فقط صرفا زبانی باشد بلکه باید قلباً نیز منتظر حضرت باشیم و منتظر واقعی حضرت باشیم.انتظار فرج داشتن یعنى انتظار در ركاب امام بودن و جنگیدن و احیاناً شهید شدن، یعنى آرزوى واقعى و حقیقى مجاهد بودن در راه حق، انتظار فرج داشتن یعنى واقعاً در نیت ما این باشد كه در ركاب امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشّریف) و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح كنیم.(7) امام صادق علیه السلام، در فضیلت انتظار فرج مهدى (عج الله تعالی فرجه الشّریف) فرمودند: «هر كس از شما بمیرد، در حالى كه انتظار ظهور حاكمیت دین خدا را داشته باشد، همچون كسى است كه در خدمت قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) باشد در خیمه او ...؛ بلكه همچون كسى است كه در ركاب قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) بجنگد، نه به خدا، مانند كسى است كه در ركاب پیامبر (صلى الله علیه و آله) شهید شده باشد. (8) زراره مىگوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض كردم: فدایت شوم، اگر زمان غیبت را درك نمودم، چه كار كنم؟ آن حضرت فرمود: اى زراره، اگر آن زمان را درك كردى، این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَانَّكَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اعْرِفْ نَبِیَّكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَانَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَانَّكَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى» (9) اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمىافتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مىگشت، دیدارى بر مبناى شناختى راستین و صداقتى از آنان نسبت به ما ...
خداوندا، خودت را به من بشناسان، زیرا اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت. پروردگارا، فرستادهات را به من بشناسان، چون اگر او را به من معرفى نكنى، حجت تو را نخواهم شناخت. بار الها، حجت (امام وقت) خود را به من معرفى كن، چرا كه اگر او را به من نشناسانى، در دینم گمراه خواهم شد. آرى، آن كسى كه مىخواهد، از یاران امام زمان باشد، باید همه توان خود را در ایجاد تقوا و پاكى و عدالت به كار برد و در پاسدارى از اسلام بكوشد. آقا جان دیگران فکر می کنند که من آدم خیلی خوبی هستم؛ پاکِ پاک. ولی من كه خودم رو بهتر از بقیه میشناسم، میدونم که گناهكارم. آرزو میكردم همونی بودم كه مردم فكر میكنند. از اینكه خوب نیستم ناراحتم، از این كه خالص نیستم ناراحتم. مولا جان دستم رو بگیرید، عزیز زهرا اگه من بدی كنم؛ دیگران كارایی كه من انجام دادم رو، به نام شما می زنند، مولا جان كمكم كنید که منتظر واقعی شما شوم، مددم كنید که در راه شما قدم بردارم .الهی آمین. اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان. پی نوشت ها: 1. سوره مبارکه اعراف، آیه 198. 2. بحارالأنوار، ج53، ص177. 3. الكافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص 343. 4. سنن ابن ماجه، ج2، ح 4088. 5. بحار الانوار، ج52، ص336، ح71. 6. همان، ص132؛ البرهان، ج3، ص 125؛ المیزان، ج10، ص331. 7. مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج23، ص 597. 8. بحارالانوار، ج 52، ص 126. 9. منتخبالاثر، ص 501. فاطمه سرافرازی بخش مهدویت تبیان یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 19:28 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
علت اصلي نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه اين ها می توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟ یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 19:27 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
در روایات تسبیحات اربعه داریم، ولی تسبیحات یا اذکار سبعه نداریم . البته از روایات ثواب بسیار برای هفت ذکر استفاده می شود که این ذکرها در زبان اهل ذکر به ذکرهای هفتگانه مشهور شده اند و عبارتند از : یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 19:23 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
هر کس در هر مرحله ای از ایمان و در هر سن و سال گاه گرفتار وسوسه های شیطانی می گردد. گاه احساس می کند که نیروی محرک شدیدی درون جانش آشکار شده و او را به سوی گناه دعوت می کند. وسوسه ها و تحریک ها مسلماً در سنین جوانی بیش¬تر است. تنها راه نجات از آلودگی¬ها در چنین وضع سختی، فراهم ساختن سرمایه تقوا است. یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 19:4 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
نقش واسطه ها در تقرب به خدا چیست؟وسیله (واسطه) معنای بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه پروردگار باشد شامل می شود. از آن جا که جهان بر اساس نظام علت و معلول، و اسباب و مسببات، برای هدایت و رشد و تکامل انسان ها، آفریده شده است، و همان طوری که نیازمندی های طبیعی بشر با عوامل و اسباب مادی برآورده می شود، فیوضات معنوی خداوند؛ همچون هدایت، مغفرت، آمرزش، تقرب و تعالی انسان ها نیز بر اساس نظامی خاص و از راه علل و اسبابی معین به انسان می رسد و بدون وجود این واسطه ها امکان ندارد که انسان به آن فیوضات نایل آید و به تقرب الهی بار یابد. در آیات و احادیث این عمل و اسباب معرفی شده اند و تقرب به درگاه الاهی بدون وجود این واسطه ها امکان پذیر نیست. برای پاسخ گویی به این سوال، ابتدا باید معنای واسطه و وسیله روشن گردد: علامه طباطبائی در تفسیر آیه شریفه: "یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة"،[1] در بیان معنای وسیله و واسطه در درگاه خداوند می فرماید: "حقیقت وسیله در درگاه خداوند، مراعات راه خدا است. به این که اولاً: به احکام او علم پیدا کنی! و ثانیاً: به بندگی او بپردازی! و ثالثاً: در جست و جوی مکارم و عمل به مستحبات باشی... و چون "وسیله" نوعی توصل است و توصل در مورد خداوند متعال که منزه از مکان و جسمانیت است، توصل معنوی و پیدا کردن رابطه ای است که بین پروردگار و بنده اتصال برقرار کند و نیز از آن جا که بین بنده و پروردگارش هیچ رابطهاى به جز ذلت عبودیت نیست، قهرا وسیله عبارت است از این که انسان حقیقت عبودیت را در خود تحقق دهد و به درگاه خداى تعالى وجهه فقر و مسکنت به خود بگیرد، پس وسیله در آیه شریفه همین رابطه است".[2] در تفسیر نمونه در ذیل آیه مذکور در معنای وسیله آمده است: "وسیله معنای بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه پروردگار باشد شامل می شود که مهم ترین آنها ایمان به پروردگار و پیامبر (صلی الله علیه و آله) و جهاد و عبادات همچون نماز، زکات، روزه و زیارت خانه خدا و صله رحم و انفاق در راه خدا اعم از انفاق های پنهانی و آشکار و همچنین هر کار نیک و خیر است... . نیز شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرب به پروردگار می گردد، در مفهوم وسیع توسل داخل است. همچنین پیروی از پیامبر و امام و گام نهادن در جای گام آنها؛ زیرا همگی موجب نزدیکی به ساحت قدس پروردگار می شود. حتی سوگند دادن خدا به مقام پیامبران و امامان و صالحان...".[3] اسباب معنوی گاهی سبب سازند و گاهی سبب سوز؛ یعنی گاهی اثر از آن اسباب مادی است، اما زمینه های حصول این اسباب با دعا و ... فراهم می شوند و گاهی هم دعا و... اثر را از اسباب مادی سلب می کند؛ مثلا آتشی که باید بسوزاند، از تاثیر بازداشته می شود و سرد و گلستان خواهد شد
پس مراد قرآن مجید از واسطه و توسل که متقین را امر به تمسک به وسیله (واسطه) برای تقرب به درگاه الهی نموده است، چنین معنایی است. چنان که در قرآن مجید علاوه بر آیات مذکور، در آیه 97 سوره یوسف آمده است: "برادران یوسف از پدر (حضرت یعقوب) تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند برای آنان استغفار کند و پدر نیز درخواست آنان را پذیرفت. در سوره توبه نیز موضوع استغفار ابراهیم درباره پدرش آمده است که بیان کننده نقش دعای پیامبران (علیهم السلام) در بخشایش گناه دیگران است.[4] در روایات متعددی که از طریق شیعه و سنی وارد شده، به لزوم و نقش توسل پرداخته شده است. در کتاب "وفاءالوفاء" تألیف سمهودی (از اهل سنت) می خوانیم: مدد گرفتن و شفاعت خواستن از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم قبل از رحلت او و هم بعد از رحلت او، در عالم برزخ و در قیامت[5]. او بعد از این جملات، روایتی درباره توسل حضرت آدم به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از عمر بن خطاب نقل کرده است که: "آدم از روی اطلاعی که از آفرینش پیامبر اسلام در آینده داشت به پروردگار عرض کرد: "یا رب اسئلک بحق محمد (صلی الله علیه و آله) لما غفرت لی".[6] خداوندا به حق محمد (صلی الله علیه و آله) از تو تقاضا می کنم که مرا ببخشی. همچنین حدیث دیگری را از جماعتی از راویان سنی از جمله نسائی و ترمذی نقل می کند که: مرد نابینایی تقاضای دعا از پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای شفای بیماری اش کرد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور داد که چنین دعا کند: پروردگارا من از تو به خاطر پیامبرت پیامبر رحمت تقاضا می کنم و به تو روی می آورم، ای محمد (صلی الله علیه و آله) من در پیشگاه خداوند به تو توجه کرده ام که حاجتم را برآورده سازی، پروردگارا پیامبر را شفیع من قرار بده[7]. و از بیهقی نقل می کند که در زمان خلافت خلیفه دوم، دو سال قطحی شد. بلال به همراهی عده ای از صحابه بر سر قبر پیامبر آمد و چنین گفت: ای پیامبر برای امت خودت طلب باران کن زیرا (از بی آبی) در حال هلاکت هستند...[8]».[9]
اما چرا به وسیله و واسطه نیاز داریم؟ جواب این است که جهان بر اساس نظام علت و معلولی و اسباب و مسببات برای هدایت و رشد و تکامل انسان ها آفریده شده است و نیازمندی های بشر با عوامل و اسباب مادی و گاهی غیر مادی برآورده می شود. در حقیقت واسطه ها نقش اسباب و علل تقرب به درگاه پروردگار را دارند؛ زیرا فیوضات معنوی خداوند، همچون هدایت، مغفرت، آمرزش و ... نیز بر اساس نظمی خاص بر انسان ها نازل می شود و اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفته که این امور از طریق اسباب خاص و علل معین به انسان ها برسد. بنابراین، همان گونه در عالم ماده، این سۆال بی مورد است که پرسیده شود: چرا خداوند متعال زمین را به وسیله خورشید نورانی کرده است؟ و چرا تشنگی انسان ها را به واسطه آب برطرف می کند؟ و چرا خود بدون این واسطه ها، این نیازها و سایر نیازهای مخلوقات را برآورده نمی سازد؟ در عالم معنا نیز نمی توان گفت چرا خداوند مغفرت و تقرب و هدایت خود را بدون وسیله و بدون واسطه شامل حال بندگانش نمی کند؟ به هر حال همان گونه که گیاه بدون استمداد از آب و خاک و نور و... نمی تواند به درجات کمال برسد، انسان هم بدون استمداد از وسایط فیض الهی، نمی تواند به هدف مطلوب نایل آید. شهید مطهری می گوید: فعل خدا، دارای نظام است و اگر کسی بخواهد به نظام آفرینش اعتنایی نداشته باشد گمراه است. به همین جهت است که خداوند متعال گناهکاران را ارشاد کرده است که در خانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بروند و علاوه بر این که خود طلب مغفرت می کنند، از آن بزرگوار بخواهند که برایشان طلب مغفرت کند! قرآن کریم می فرماید[10]: "و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می کردند (و فرمان های خدا را زیر پا می گذاشتند) به نزد تو می آمدند و از خدا طلب آمرزش می کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند[11]». [12] به خاطر رعایت همین سنت الهی است که در آیات و روایات (سنت) تأکید فراوانی به وسیله قرار دادن، و توسل به واسطه های آمرزش و تقرب، شده است. خداوند متعال می فرماید: "ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفت فرمان) خدا پرهیر کنید و وسیله ای برای تقرب او بجویید...". [13] در کتاب "وفاءالوفاء" تألیف سمهودی (از اهل سنت) می خوانیم: مدد گرفتن و شفاعت خواستن از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم قبل از رحلت او و هم بعد از رحلت او، در عالم برزخ و در قیامت
علامه طباطبائی در بحث شفاعت به نقش شفیع (واسطه های شفاعت الهی) این گونه اشاره می کند که در حقیقت شخصى که متوسل، به شفیع می شود نیروى خودش به تنهایى براى رسیدنش به هدف کافى نیست. لذا نیروى خود را با نیروى شفیع گره مىزند، و در نتیجه آن را دو چندان نموده، به آنچه می خواهد نایل مىشود، به طوری که اگر این کار را نمىکرد و تنها نیروى خود را به کار مى گرفت، به مقصود خود نمىرسید؛ چون نیروى خودش به تنهایى ناقص و ضعیف و کوتاه بود... شفاعت وسیلهاى است براى تتمیم سبب... .[14]
ضروری است در پایان این مقال به چند نکته توجه شود: 1. اگرچه احتیاجات مادی انسان با علل و اسباب مادی برآورده می شود، اما بدین معنا نیست که اسباب غیر مادی نظیر دعا و توسل نمی توانند نقشی در برآوردن نیازهای مادی داشته باشند، اسباب معنوی گاهی سبب سازند و گاهی سبب سوز؛ یعنی گاهی اثر از آن اسباب مادی است، اما زمینه های حصول این اسباب با دعا و ... فراهم می شوند و گاهی هم دعا و... اثر را از اسباب مادی سلب می کند؛ مثلا آتشی که باید بسوزاند، از تاثیر بازداشته می شود و سرد و گلستان خواهد شد. به هر حال مسبب الاسباب خدا است و او می تواند همان اثری که در دارو قرار داده است، در اسباب معنوی هم قرار دهد. 2. منظور از توسل و واسطه قرار دادن پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا امام (علیه السلام) یا ولی خدا این است که به مقام آن شخص بزرگوار در پیشگاه خداوند توسل شود و در حقیقت از مقام تقربی که این فرد به خدا دارد استفاده می شود تا خداوند به خاطر مقام آنها این بندگان را نیز به مقام قرب برساند.[15]
پی نوشت: [1] مائده، 35. [2] المیزان، ترجمه، ج 5، ص 535. [3] تفسیر نمونه، ج 4، ص 364- 367. [4] توبه، 114. [5] وفاء الوفاء، ج3، ص 1371، نقل از تفسیر نمونه، ج 4 ، ص 367. [6] همان. [7] "اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک محمد نبی الرحمة، یا محمد انی توجهک بک الی ربی فی حاجتی لتقضی لی اللهم شفعه فی"، وفاء الوفاء، ج2، 1372، نقل همان. [8] "یا رسول الله استسق لامتک فانهم قدهلکوا..."، التوصل ال حقیقة التوصل، ص 329، نقل از همان، ص 368- 369. [9] تفسیر نمونه، ج 4، ص 369- 368. [10] "ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاۆوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدو الله تواباً رحیماً". [11] نساء، 64، ترجمه مکارم شیرازی. [12] مجموعه آثار شهید مطهری، ج 1، ص 264. [13] مائده، 35، ترجمه مکارم شیرازی. [14] المیزان، ترجمه، ج 1، ص 239 و 240. برای آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه: تلاش و نقش آن در سرنوشت آخرت، سۆال 280. [15] رجوع شود به: تفسیر نمونه، ج 4، ص 167- 172؛ المیزان، ج 1، ص 239- 246. بخش اعتقادات شیعه تبیان یک شنبه 5 آبان 1392برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
داریم کم کم به محرم نزدیک میشیم... یکمی خوبه که مراعات کنیم. یک شنبه 5 آبان 1392برچسب:, :: 20:17 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
آنچه میخوانید قسمتی از سخنان مرجع عالیقدر؛ «حضرت آیت الله صافی گلپایگانی. مدظلهالعالی» پیرامون بحث مهدویت است که اکنون در کتابی جمع آوری و با نام «مبانی معرفتی مهدویت» منتشر شده است.
او غایب نیست، ما غایبیمتمام مشكلات ما ناشی از این است كه از امام زمان ارواحنا له الفداء دور شدهایم. نجات یك ملّت به امام زمان ارواحنا له الفداء وابسته است. امام زمان ارواحنا له الفداء انسان كامل است. كافی است كه نظر مباركشان بر جان ما بیفتد تا ما انسان شویم، یعنی مبادی میل ما اصلاح شود زیرا كه وجود ائمه تكوینی است، غیب و شهود ندارد، بودنِ هستی به وجود آن حضرت است و هر كس به اندازه نزدیكی به نظر او بقاء و واقعیت مییابد و معنیدار میشود. امام زمان ارواحنا له الفداء در زمان غیبت مثل خورشیدی كه نورش پشت ابر است، فیض میرساند. علّت عدم بهرهبرداری از فیض آن حضرت خودمان هستیم. امام غایب نیست، ما غایبیم. ماییم كه دنیایی شدهایم. اگر یك زندگی دینی را آغاز كنیم، با یك نظر امام زمان ارواحنا له الفداء جوهر ما عوض میشود و مسّ وجودمان كیمیا میگردد. مزّه آدم شدن را اگر بچشیم، چیز دیگری برای ما مزّهدار نخواهد بود. عمده آن است كه معنی واقعیِ انسانبودن را كه به نزدیكی به امام زمان ارواحنا له الفداء است درك كنیم و بدانیم مسلّم هر كس به هر جا رسید از دریچه نظر آن حضرت رسید. خدایا به حقیقت امام زمان ارواحنا له الفداء ، قلب ما را متوجّه آن حضرت و قلب آن حضرت را از ما راضی بگردان. ما را موفق به حیاتی بكن كه نتیجهاش قرب به آن حضرت باشد. خدایا! مقام معظم رهبری را در پناه امام زمان ارواحنا له الفداء مۆیّد بدار. و کلام آخر (نگارنده): عمریست که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم او منتظر است تا که ما بر گردیم ماییم که در غیبت کبری ماندیم ... تمام مشكلات ما ناشی از این است كه از امام زمان ارواحنا له الفداء دور شدهایم. نجات یك ملّت به امام زمان ارواحنا له الفداء وابسته است. امام زمان ارواحنا له الفداء انسان كامل است. كافی است كه نظر مباركشان بر جان ما بیفتد تا ما انسان شویم
امام غائب نه مخفی !!منظور از غیبت امام زمان ارواحنا له الفداء این نیست كه حضرت جایی مخفی شده باشند، بلكه باید متوجّه بود كه حضرت غایب شدهاند، نه مخفی. باید در مورد این دو مفهوم تأمل كنیم و مفهوم غایب را بفهمیم. متأسفانه بعضیها مقام غیب امام ارواحنا له الفداء را با مخفی كردن یكی گرفتهاند و در معرفت نسبت به امام به اشتباهاتی گرفتار شدهاند. درك این مقام به آسانی میسّر نیست، همانطور كه خود ائمه میفرمایند: «اَمْرُنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَب» ؛ یعنی امر ما بسیار مشكل و رامناشدنی است. و در جایی دیگر میفرمایند: «امر ما سرّ در سرّ است» یعنی امر ما سرّی است پنهان در سرّ ؛ پس باید با كمی تلاش آماده درك این مقام شد و بدون تلاشِ فكری و قلبی حقیقت موضوع بهدست ما نمیآید. مخفی شدن؛ یعنی كسی اینجا هست و در عرض ما هم هست، امّا مثلاً پشت دیوار پنهان شده است، ولی غایببودن؛ یعنی كسی فوق هستیِ مادّی است، مثل ملائكه كه در غیب هستند و در مقامی بالاتر از عالم مادّه جای دارند. مقام غیب امام زمان ارواحنا له الفداء به جهت واسطة فیض بودن حضرت است و هستی در قبضة مقام غیبی حضرت است و اساساً هر مرحله و مرتبة پایینی در قبضة مرتبه بالاترِ غیبیاش قرار دارد. برای روشن شدن واسطة فیض بودن حضرت باید بتوان اثبات كرد كه امام زمان ارواحنا له الفداء از نظر درجة وجودی از تمام ملائكة مقرّب بالاتر است، امّا مخلوق خداست. به قول بزرگان «كُلُّ ما سِوَی الله» است؛ یعنی غیر از خدا هر چه در هستی، كمال محسوب میشود، همه در آن مقام جمع است و مراتب وجود در آن حضرت به صورت جامع وجود دارد. در این مقاله به سه موضوع مهم در مورد امام زمان بطور خیلی خلاصه می پردازیم:
1ـ چه کسى امام زمان (عج) را غسل داده و بر پیکر مطهرش نماز خوانده و او را به خاك مى سپارد؟ یکى از اصول مسلم و قطعى شیعه این است که، امام را امام غسل مى دهد، و براى او نماز مى خواند و به خاک مى سپارد. چنانکه امام رضا (علیه السلام) فرموده است: (امام را جز امام غسل نمى دهد). (اصول کافى، مرحوم کلینى، ج 1، ص 384) بنابر این قدر مسلم این است که یکى از امامان معصوم (علیهم السلام) باید او را غسل دهد، اما اینکه کدامیک از آن بزرگواران مراسم تغسیل و خاکسپارى را انجام مى دهد از روایات چنین معلوم مى شود که امام حسین (علیه السلام) رجعت نموده و امام شهید را غسل مى دهد. احمد بن عقبه از پدر خود نقل مى کند که از حضرت صادق (علیه السلام) پرسیدند: آیا رجعت صحیح است؟ فرمود: آرى. گفتند: نخستین کسى که مى آید چه کسى است؟ فرمود: امام حسین (علیه السلام) است که بعد از ظهور قائم مى آید. عرض شد آیا همه مردم با او هستند؟ فرمود: نه، بلکه چنان است که خدا مى فرماید: (یوم ینفخ فى الصور فتأتون افواجا). (روزى که در صور دمیده مى شود وشما فوج فوج وارد محشر مى شوید. (سوره نبá آیه 18) و همان حضرت فرمود: (امام حسین (علیه السلام) با یارانش که با وى کشته شدند در حالى که هفتاد پیغمبرى که با حضرت موسى بن عمران برانگیخته شدند با اوست، بازگشت مى کنند. حضرت قائم، انگشترى خود را به امام حسین (علیه السلام) مى دهد، و چون قائم (علیه السلام) رحلت مى کند، امام حسین (علیه السلام) آن حضرت را غسل داده، کفن مى کند و حنوط کرده، در قبر مى گذارد). (مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1220) (مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1220) قدر مسلم این است که یکى از امامان معصوم (علیهم السلام) باید او را غسل دهد، اما اینکه کدامیک از آن بزرگواران مراسم تغسیل و خاکسپارى را انجام مى دهد از روایات چنین معلوم مى شود که امام حسین (علیه السلام) رجعت نموده و امام شهید را غسل مى دهد
2ـ مقر حکومتى امام زمان در کجاست؟ یکى از امور قطعى در عصر ظهور امام زمان (عجل الله فرجه)، این است که مقر و مرکز سلطنت آن حضرت، در شهر کوفه است. شواهد روایى راجع به این مسئله بسیار است که جاى هیچ شک وتردیدى را باقى نمى گذارد. مفضل از امام صادق (علیه السلام) پرسید: خانه مهدى (عجل الله فرجه) در کجا خواهد بود و مۆمنین در کجا جمع مى شوند؟ حضرت فرمود: (مقر حکومت او، شهر کوفه است، و محل حکومتش مسجد جامع کوفه، و بیت المال و محل تقسیم غنایم در مسجد سهله واقع در زمین هاى صاف و مسطح و روشن نجف وکوفه است). (مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1158) و نیز امیر المۆمنین (علیه السلام) در یک پیش بینى و خبر غیبى، چنین مى فرماید: (گویى هم اکنون به شیعیانمان در مسجد کوفه مى نگرم که خیمه ها زده اند و قرآن را بدان گونه که نازل شده به مردم مى آموزدند، بدانید که قائم ما چون قیام کند آن مسجد را بازسازى خواهد کرد و قبله آن را استوار خواهد ساخت). (غیبت نعمانى، باب 21، ص 451) نادانان و كم خردان شیعه و كسانى كه پر و بال پشه از دین دارى آنان برتر و محكم تر است، ما را آزار مى دهند. این عبارت، بخشى از توقیعى است كه حضرت (علیه السلام) در جواب نامه ى محمّد بن علىّ بن هلال كرخى فرستاده است. این توقیع، در ردّ طایفه اى از غالیان است كه به شركت ائمه (علیهم السلام) با خداوند در علم و قدرت او معتقدند!
3ـ آزار دهندگان امام زمان (علیه السلام) چه کسانی هستند؟ قال مولانا الامام المهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف: (قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَهِ وَحُمَقاۆُهُمْ، وَمَنْ دینُهُ جِناحُ الْبَعُوضَهِ أَرْجَحُ مِنْهُ) (احتجاج، ج2، ص289 ; بحارالأنوار، ج25، ص267، ح9 ) نادانان و كم خردان شیعه و كسانى كه پر و بال پشه از دین دارى آنان برتر و محكم تر است، ما را آزار مى دهند. این عبارت، بخشى از توقیعى است كه حضرت (علیه السلام) در جواب نامه ى محمّد بن علىّ بن هلال كرخى فرستاده است. این توقیع، در ردّ طایفه اى از غالیان است كه به شركت ائمه (علیهم السلام) با خداوند در علم و قدرت او معتقدند! یكى از وظایف شیعه این است كه امامان را همان طور كه هستند، بشناسد، نه آنان را در سطح افراد عادى پایین آورد و نه در قدرت و ... شریك خداوند یكتا قرار دهد. در روایات فراوانى، مقام امامان و وظیفه شان به خوبى بیان شده و لازم است با مراجعه به آن ها، تفكّر خویش را درباره ى امامان اصلاح كنیم. اعمال و رفتار و اعتقاد غالیان، سبب شد كه مخالفان، شیعه را تكفیر كنند و گروهى از آنان نیز به نجاست و واجب القتل بودن شیعه فتوا دهند. امیرالمۆمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه در كلامى مى فرماید: دو كس در مورد من هلاك مى گردد: یكى آن كس كه در دوستى با من به راه افراط مى رود، دیگرى آن كه در دشمنى با من، سخت به تفریط مى افتد. (نهج البلاغه، حكمت 469 ; بحارالأنوار، ج39، ص295، ح96 ) پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 12:4 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
این اردو در روز پنج شنبه مورخ 92/4/13 برگزار شد. پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:احادیث امامان(ع),حدیث سیتی,شهرحدیث,بانک حدیث,, :: 13:25 :: نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی
حضرت محمد (ص) فرمودند : هرکس یک بار برمن صلوات بفرستد ازگناهان او ذره ای باقی نمی ماند
بقیه درادامه ی مطالب باذکرصلوات بروتوادامه ی مطالب ادامه مطلب ... درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان
|
|||
|